بازگشت الهی

ساخت وبلاگ
 

سلام و سلام و سلام و سلام و سلام و سلام و سلام.با آرزوي توانگري راستين براي همگان، درس امروز را شروع مي كنيم. ما در رابطه با مبحث عشق، مبحث خيلي جذابي در پيش داريم به نام شيوه هاي ويژه ي عشق اما ابتدا به سراغ بقيه ي قوانين توانگري مي ريم و انشاالله در درسهاي بعد از اون به شيوه هاي عشق مي رسيم. درس امروز ما " بازگشت الهي " نام داره .

 

يكي از راههاي تجلي توانگري، كه كمتر كسي از اون با خبره، انديشيدن به " بازگشت الهي "است.اگه بتونيد به گذشته و تجربه هاي ناخوشايندتون نگاه دقيقي بندازيد، در مي يابيد كه همه ي بيماريها و مشكلات در زمينه هاي مالي و روابط انساني، زاييده ي اعتقاد به فقدان و خسارت بوده اند.

همه ي ما، گاهي در زندگي اين احساس را داشته ايم كه چيزي را از دست داده ايم و آن فقدان عذابمان داده است. بارها از ديگران شنيديم كه " مشكلاتم از وقتي شروع شد كه سلامتم را از دست دادم يا همسرم را از دست دادم يا عشقم، تركم كرد يا كارم را از دست دادم يا والدينم مردند يا..."

بيشتر مردم معتقدند مشكلاتشان از وقتي شروع شده كه چيزي را از دست داده اند. اين باعث شده كه ناخودآگاه به آن مشكلات بچسبند و سالها اين بار بيهوده را به دوش بكشند.

 

نكته_ اگر ذهن هشيار و نيمه هشيار، سرشار از اعتقاد به فقدان و خسارت باشد، تنها فايده اش مشكلات بي وقفه و پي در پي زندگي است. اعتقاد به فقدان و خسارت، خودش را در تجربه هاي كوچك و بزرگ زندگي عيان مي سازد.

 

مثال : " پاندر " مي گه زني كه مدام از اينكه همسرش تركش كرده بود، مي ناليد، مدام وسايلش را گم مي كرد!چون به از دست دادن معتقد بود، هر روز چيزي را از دست مي داد! اين زن آموخت تا " بازگشت الهي " را در خود بيدار كند و با اين كار، اعتقاد به از دست دادن را در خود نابود كند. آن وقت از گم كردن و از دست دادن اشيا خلاص شد!

 

_ تمرين براي يافتن شئ گمشده :  اگر چيزي گم كرديد يقين بدونيد چون هر اتفاق بيروني نتيجه ي اتفاقي درونيست، پس اعتقاد به از دست دادن باعث آن گم كردن شده است. پس تكرار كنيد : " در ذهن الهي از دست دادن وجود ندارد. هم اكنون شئ گمشده يا معادل آن به من بر مي گردد."

 

نكته _ از دست دادن يعني تخريب و نابودي. طبيعي است كه اگر ذهن انسان به تخريب و نابودي بينديشد، خرابي افزون تر به بار مي آورد. اگر به از دست دادن بينديشيد، چيزي را از دست مي دهيد.اين چيز مي تواند سلامت، اشيا، آرامش و رضايت و حتي خوشبختي باشد!

 

نكته _ اگر مدتهاست با مشكلاتي دست و پنجه نرم مي كنيد كه دعاهايتان آنها را برطرف نمي كند، بنشينيد و ببينيد كه در گوشه اي از ذهنتان به كدام انديشه ي مخرب و ويرانگر " از دست دادن " چسبيده ايد!

 

بهترين راه براي غلبه بر انديشه ي از دست دادن اين است كه به اين حقيقت بينديشيد و بياد بياوريد كه :

در ذهن الهي ، فقدان و خسارت و از دست دادن وجود ندارد. اگر چنين به نظر مي رسد كه موهبتتان را از دست داده ايد ، به اين دليل است كه موهبتتان تغيير شكل داده است! به خاطر داشته باشيد كه در هيچ مرحله از طبيعت، از دست دادن وجود ندارد. عناصر طبيعت فقط تغيير مي كنند و به شكلي ديگر در مي آيند. هر گاه چنين به نظر مي رسد كه موهبتتان شما را ترك كرده يا از پنجره به بيرون پرواز كرده است ، رهايش كنيد و بگذاريد برود! بدانيد كه هر چه بوده، از نظر معنوي آن را پشت سر گذاشته ايد پس ديگر به دردتان نمي خورد. مراقب تجلي موهبتهاي تازه اي باشيد كه هر لحظه ممكن است از راه برسد!

اگر گلي از شاخه چيده شود، هرگز نمي گوييد كه ديگر گلي نخواهد روئيد. مي دانيد كه گلها هر روز مي رويند چون ريشه ها كنده نشده اند. افزايش همواره با خداست!

 

بازگشت الهي :  اين كلمه شايد يكي از بزرگترين و جادويي ترين وردهاي جادوگري است!

زيرا بازگشت الهي، به اين مفهوم است كه موهبت گذشته با كاملترين و مناسب ترين شكل توفيق در زمان حال يا آينده بر مي گردد. واژه ي بازگشت ( restore ( به معني ديگر بار زيبا ساختن است.  يعني هر گاه نسبت به از دست دادن و فقدان، گرايشي درست داشته باشيد، زندگيتان ديگر بار زيبا مي شود.انديشيدن به توفيق، اعتقاد به از دست دادن را از ذهن پاك مي كند.

 

قانون هفدهم توانگري بر بازگشت الهي تاكيد دارد.

 

قانون 17 توانگري : با فرا خواندن " بازگشت الهي " درهاي توفيق و توانگري به رويتان باز مي شود.

 

سيستم آرزوها هم اين موضوع را تصديق مي كند.

قانون پنجاه وشش سيستم آرزوها : براي برآورده شدن آرزوهايتان از ورد جادويي " بازگشت الهي " ياري بجوئيد.

 

 

 

راههاي فراخواندن بازگشت الهي به زندگي :

 

1 _ تكرار كلمه ي " بازگشت الهي " به جاي جنگ و جدل و به جاي غصه خوردن بر گذشته.

 

2 _ تغيير دادن گرايش ذهني و عاطفي به گذشته.

 

 

تمرين _ مدام تكرار كنيد : در ذهن جان جانان، فقدان و خسارت و از دست دادن وجود ندارد. نمي توانم موهبتم را از دست بدهم. موهبتم را از دست نداده ام. اگر چه ممكن است از نظر معنوي، نياز به آن را پشت سر گذاشته باشم. موهبتم تنها شكل خود را عوض كرده است و به شكلي ديگر به سراغم مي آيد. اكنون به موهبت تازه ام خوشامد مي گويم. موهبت تازه ام از راه حكيمانه و خردمندانه خدا، به عاليترين و كاملترين شكل به نزدم مي آيد تا عظيم ترين شادمانيها را برايم به ارمغان آورد. موهبتم هم اكنون به شيوه اي الهي باز مي گردد. زندگيم ديگر بار زيبا مي شود. زندگيم روز به روز شيرين تر و دلپذير تر مي شود. "

 

نكته _ اعتقاد به از دست دادن، عواقبي خطرناك دارد. براي رها كردن اين اعتقاد، به توفيق در زمان حال يا آينده بينديشيد. انديشيدن به عبارت " بازگشت الهي" براي ذهن دلپذير است و به آساني آن را مي پذيرد.

 

 

تمرين : تكرار روزانه ي كلمه ي  "بازگشت الهي " در همه ي زمينه ها معجزه مي كند! خواه براي رهايي از خاطرات تلخ گذشته و خواه براي بهبود روابط انساني ناموفق و خواه براي پيدا نمودن شغل بهتر و درآمد بيشتر و خواه براي توفيق معنوي و خواه براي حل مسايل زندگي. هر روز در سكوت و آرامش بارها و بارها تكرار كنيد : " بازگشت الهي".

 

تمرين : در بي عدالتيها و موقعيتهاي ناجوانمردانه، وقتي احساس مي كنيد حق شما دارد پايمال مي شود، به جاي جروبحث و جنگ و ستيز ، آرام گوشه اي بنشينيد و پانزده دقيقه در دلتان تكرار كنيد : " بازگشت الهي! "

 

تمرين : كائنات آفريده شده اند تا نيكوئيهاي خود را براي انسان و از طريق انسان متجلي كنند. انسان آفريده شده تا صاحب همه چيز باشد. عشق، سلامت، ثروت، موفقيت ، خلاقيت يا هر موهبت دلخواه ديگر! پس به اين سه انديشه بچسبيد و هر روز بارها اين سه واژه ي مقدس را تكرار كنيد : " حصول " " بازگشت " "توفيق" آنگاه معصومانه منتظر فيض خدا و فراواني كائنات بشويد. موهبتهاي بيكران از آن  شماست!

 

 

_ سالهايي كه ملخ ها خورده اند:

 

از طريق بازگشت الهي آنچه از دست رفته چندين برابر باز مي گردد. يوييل نبي مي گويد : " اي زمين مترس.وجد و شادي بنما زيرا خدا كارهاي عظيم كرده است. سالهايي را كه ملخها خورده اند به شما رد خواهم نمود و غذاي بسيار خورده سير خواهيد شد."

 سالهايي كه ملخ ها خورده اند، نمايانگر دورانهايي است كه زندگيتان خالي از موهبت به نظر مي رسيد يا گرفتار مشكلات بوديد. شايد شما هم دررابطه با روزهايي از عمرتان اين تصور را داشته باشيد كه روزهاي بد و غمگين و پرفشاري بوده اند. روزهايي كه انگار همه ي ملخها همه ي درختان سبز را خورده بودند! سالهايي بدون شادماني يا سالهايي سرشار از شرمساري كه مي خواهيد فراموشش كنيد يا به طريقي ازآن بگريزيد، سالها يي كه مي خواهيد احدي درباره ي آنها هيچ نداند، اما نمي توانيد آن را فراموش يا پنهان كنيد زيرا نخست بايد در انديشه ها و احساساتتان ، آنها را به جاي درست خود باز گردانيد. به همين دليل آنها با شما مي مانند، و نمي توانيد فراموششان كنيد.

 

خدا به بني اسراييل در كتاب مقدس وعده داد كه موهبت آنها را بر مي گرداند.( سالهايي را كه ملخها خورده اند به شما رد خواهم نمود.)  يقين بدانيد كه اگر گرايش خود را نسبت به دورانهاي سخت يا فقدان و خسارتها عوض كنيد، موهبت شما نيز به شما باز برگردانده مي شود.

به شرط فرا خواندن بازگشت الهي، خداوند سالهايي را كه ملخها خورده اند به شما بر مي گرداند!

 

_ براي فرا خواندن بازگشت الهي بايد گرايش ذهني و عاطفي خود را به گذشته عوض كنيد.

گذشته را نمي شود عوض كرد اما مي توان گرايش ذهني و عاطفي خود را نسبت به آن عوض كرد.

بدون آن روزها و سالها، نمي توانستيد انسان امروز باشيد. بدون آن تجربه ها شايد حتي الان در حال خواندن اينها و آموزش نهضت حقيقت نبوديد و هرگز لزوم يادگيري قوانين توانگري را درك نمي كرديد! پس آن تجربه ها را به باد ملامت نگيريد. فراموش نكنيد شما در هر زمان به بهترين كاري كه در آن زمان از دستتان بر مي آمده، مشغول بوده ايد! پس خود را براي تنگ شدن پيراهن پنج سالگيتان ملامت نكنيد!

براي ايجاد بازگشت الهي، براي اينكه خدا روزها و سالهايي را كه ملخ ها خورده اند به شما برگرداند، بايد با گذشته آشتي كنيد. نخواهيد كه از گذشته بگريزيد.گذشته را سرزنش نكنيد. فقط  بكوشيد كه در انديشه تان آن را در جاي درست خود بگذاريد و ندا در دهيد كه  آن تجربه ها نيكو و در جهت خير بوده اند، زيرا آگاهي شما را به جايگاه گسترده ي امروز رسانده است.

هرگونه اضطراب و ملامت را كنار بگذاريد و همه ي كساني را كه به نحوي در گذشته ي شما سهيم بودند ، را صميمانه ببخشيد.

 

_ چگونه گرايش ذهني مان را به خاطرات روزهاي بد گذشته عوض كنيم؟

روي همه ي خاطرات آن سالها كه از دست دادن را به يادتان مي آورد، در ذهنتان بنويسيد: " به دست آوردن! "به آن دورانهاي تلخ و خاطراتي كه از آن شرمنده و گريزانيد فكر كنيد ، خوب بينديشيد و به خودتان بگوئيد: " آنها كه از دست دادن نبود.حصول بود. از آن تجربه ، چه چيزها كه نياموختم.مگر موهبتي بزرگتر از آموزش هم وجود دارد؟آن تجربه باعث رشد و كمال افزون تر من شد پس من آن را به دست آوردن و حصول مي نامم."

 

نكته _ خدا هميشه بوده و هست! همان گونه كه خدا در امروز شما هست، در ديروزتان هم بود.همان گونه كه خدا در اكنون شما هست ، در گذشته هم بود. در طي همه ي سالهايي كه مي پنداريد بر باد رفته اند، يا تجربه هاي تلخي كه به شما كمك كرده اند تا رشد كنيد. اگر چه شايد احساس كنيد كه در طول آن سالها و تجربه ها خدا با شما نبوده است ، اما حقيقت اينست كه بوده است! دست شما را گرفته و به سوي موهبتي عظيم تر كشانده ، پس چگونه گذشته مي توانست ، شريرانه و بيهوده و تباه باشد؟ هيچ چيز ضايع نشده و به هدر نرفته است! پس بگذاريد خدا اكنون سالهايي را كه ملخها خورده اند، به شما برگرداند!

 

_ قانون جبران : " امرسون " گفته طبق قانوني به نام قانون جبران ، اگر چيزي را از دست بدهيد ، چيزي در ازاي آن مي ستانيد. يعني هر چه از دست رفته باشد، چيزي به جايش مي آيد پس در عوض از دست دادن بايد آن را " حصول " يعني " حاصل شدن موهبتي جديد " ناميد!

 

تمرين _ بازگشت الهي بزرگترين قانون كاميابي است. بايد به آساني بگذاريد كه شكل موهبتتان عوض شود و به شكلي تازه به سراغتان آيد.اين در صورتي انجام مي شود كه شهامت رها كردن موهبت پيشين و پذيرش موهبت تازه ي خود را داشته باشيد. مدام تكرار كنيد : " همه ي موهبتهاي گذشته و اكنونم كه بنا به حق الهي به من متعلق هستند ، هم اكنون متجلي مي شوند تا برايم شادماني و رضايت كامل بياورند! "

 

تمرين _ براي رهايي از كارماهايي كه گذشته ي شما در بر دارد، مدام تكرار كنيد : " عشق بخشاينده ي خدا مرا از گذشته ام آزاد كرده است. عشق بخشاينده ي خدا مرا از خطاهاي گذشته و عواقب آنها رهانده است. من منتظر ثمراتي نيكو هستم و خردمندانه و آزادانه و بي باكانه با آينده درخشان و تابناكم روبرو مي شوم. "

 

 

راز كهن بازگشت الهي:

 

قدما درباره ي كائنات رازي بزرگ را مي دانستند كه شما هم بايد بدانيد. هرگاه از اين حقيقت ازلي و ابدي آگاه باشيد مي توانيد شكست را به موفقيت و خسارت را به حصول و افزايش بدل كنيد. رازي كه بايد بدانيد اينست :

خدا به عنوان پدري مهربان براي يكايك فرزندانش كه شما هم يكي از آنها هستيد، بركت و موهبت بيكران تدارك ديده است. اين موهبتها ابدي و جاودان و همواره آماده و قابل دسترسي هستند. اگر احساس مي كنيد موهبتتان از شما گريخته يا دريغ و مضايقه شده ، تنها به علت گرايشها و اعمال خودتان است نه به علت گرايشها و اعمال ديگران.

راههاي تجلي موهبت بيكران بيشمار است ، مگر اينكه انديشه هاي خودتان اين راهها را بند آورد. چون اين موهبت بيكران ميراث الهي شماست، همواره منتظر مي ماند تا آن را دريابيد و بطلبيد. آنگاه پديدار مي شود. وانگهي موهبتهايي كه در گذشته نشناخته ايد و فرا نخوانده ايد، گم نشده اند و از بين نرفته اند. در حيطه ي نامرئي جمع شده اند و منتظرند تا آنها را دريابيد و فرا خوانيد.  موهبتي كه گم شده و از دست رفته به نظر مي رسد، هنوز از آن شماست، فقط در  حيطه ي نامرئي گرد هم آمده است. مانند پس انداز پولي دست نخورده در بانك كه سود به آن تعلق گرفته و روي هم انباشته شده است. موهبت شما هنوز مي خواهد كه هم اكنون به صورت سلامت و ثروت و شادماني و سعادت افزون تر برايتان متجلي شود.

موهبتتان همانقدر دوستتان دارد و شما را مي خواهد كه شما دوستش داريد و آن را مي خواهيد. هنوز موهبتتان مي تواند به سراغتان بيايد.همه ي موهبتهايي كه در گذشته نطلبيديد، منتظرند كه آنها را بطلبيد تا يكجا به سراغتان بيايند. پس از هم اكنون همه ي موهبتهاي اكنون و آينده را بطلبيد. هر آنچه از شما گرفته شده مي توان از طريق الهي بازگشت نمايد!

 

تمرين : روي ورق كاغذ ( يا در دفتر مراقبه ) بارها و بارها بنويسيد : " خدا سالهايي را كه ملخ ها خورده اند به من باز مي گرداند."

 

مثال : "پاندر" مردي را مثال مي زند كه زير بار قرض فرو رفته بود. تصادف كرده بود و به مدت يك سال اجازه نداشت كار بكند. و كساني كه در اين يكسال عهده دار انجام كارهاي او شده بودند داشتند او را به ورشكستگي مي كشاندند. هيچ سازماني به خاطر موقعيتي كه داشت به او وام نمي داد.پاندر مي گويد دو گرايش نمي گذاشت كه موهبت دلخواه او متجلي بشود. اول اينكه در ياس و نااميدي فرو رفته بود، و در اين حال نمي توانست راه خروج و نجات را ببيند. دوم اينكه :درباره ي يكسالي كه بيمار و در خانه بود احساس فقدان و خسارتي عظيم مي كرد. مدام به خودش مي گفت كه اگر تصادف نكرده بودم هيچ يك از اينها پيش نمي آمد و همچنان توانگر مي ماندم.

پاندر به او گفت پيش از آنكه وضعيت او بتواند تغيير كند و عوض بشود، اول بايد گرايش خود او تغيير كند.او به مرد بازرگان توصيه كرد، هر روز تكرار كند كه : " اين وضع راه حل دارد. راه حل الهي والاترين راه حل است. سپاس مي گذارم كه راه حل الهي هم اكنون متجلي مي شود. "

براي رفع احساس فقدان و خسارتي كه درباره ي يك سال گذشته اش داشت ، به او توصيه شد كه هر روز تكرار كند : " اگرچه اين لحظه ملال انگيز به نظر مي رسد، مي دانم كه خسارت اين تجربه پايدار نيست. خسارت مالي اين يكسال جبران مي شود و سلامت و موفقيت و شادمانيم از طريق بازگشت الهي به من باز مي گردد. "

مرد اين عبارت را روي كارتي نوشت و آن را در كيف پولش گذاشت تا هر گاه دچار نااميدي شد آن را بخواند. همچنين به مرد گفته شد هر وقت دچار دلسردي شد، اين عبارت را بارها با صداي بلند بخواند كه : " اكنون بازگشت الهي در امور بازرگانيم به عاليترين كار خود سرگرم است. از اين كه بي درنگ ثمرات كامل و نيكو پديدار مي شوند سپاس مي گذارم. خدا را شكر مي كنم كه از راه حكيمانه و اعجاب انگيز خودش همه ي تعهدات ماليم را مي پردازد. "

چند هفته گذشت و چيزي پيش نيامد اما مرد با پشتكار و مداومت به تكرار عبارات تاكيدي اش ادامه مي داد و دائما" مي گفت راه حلي هست. ناگهان يك روز همه چيز عوض شد. در يك مهماني خانوادگي، زن برادري كه فوت شده بود به او گفت : روزگاري كه شما عمارتي را كه اكنون دفتر كار شماست از برادرتان خريديد، احساسم اين بود كه همسر مرحومم آن را ده هزار دلار گرانتر به شما فروخت.حالا كه او فوت شده مي خواهم اين ده هزار دلار را به شما برگردانم! اين موضوع همه ي مشكلات مالي مرد را حل كرد.

 

پس به جاي گله و شكايت و بر زبان آوردن كلام منفي، بدانيد كه موهبتتان نمي تواند از شما گرفته بشود! روزي، جايي، به طريقي، به شما باز مي گردد : در وقت درست و از راه درست!

هميشه نيرويي متعادل كننده در كار است تا فقدان و خسارت ، جبران بشود.چه بسا آنها كه در حق شما خطا كردند ، موهبت شما را به شما برگردانند يا حتي موهبتتان در تجربه اي كاملا" متفاوت به سوي شما برگردد.

 

تمرين : اگر احساس مي كنيد در گذشته،  چيزي را از دست داده ايد و موهبتتان به شما باز نگشته است، جسورانه تكرار كنيد : " موهبتم را در آن تجربه از دست نداده ام . موهبتم هنوز مي تواند پديدار بشود. "

به جاي توسل به ضرب و زور و در پيش گرفتن راهي كه خودتان آن را بهتر مي دانيد، با تكرار اين عبارت تاكيدي راه تجلي موهبتتان را بگشاييد : " موهبتم از بين نرفته است. موهبتم هم اكنون از راههاي حكيمانه ي خدا پديدار مي شود. " در دلتان تكرار كنيد : " اكنون همه ي درها و دروازه ها گشوده اند.  اكنون همه ي راهها باز و آزاد هستند. همه ي جهان به من پاسخ مثبت مي دهد! "

 

بازگشت الهي به وقت الهي :

بازگشت الهي به " وقت الهي "مي آيد ، نه به زمان بشري.گاه بازگشت الهي، در پايان راه قديم، يا در آغاز راه جديد پديدار مي شود. گاه راه پيشين باز مي گردد تا آنچه را كه از روي لغزش از دست داده ايم ديگر بار بيابيم. ممكن است موهبتي را از دست داده باشيد چون فكر نكرده ايد كه آن يك موهبت است! در مجالهاي تازه به آن خوشامد بگوئيد و دريافتشان كنيد. از اين رو، اگر موهبتي كه پيش بيني مي كرديد، در زمان دلخواهتان نصيب شما نشد ، آزرده نشويد چون بازگشت الهي همواره سرگرم كار است و در لحظه ي درست و در زمان الهي، موهبتتان پديدار خواهد شد.

 

 تمرين :  براي بيدار كردن بازگشت الهي ، اين نوشته را بنويسيد و همراه خود داشته باشيد. در هر فرصتي آن را بخوانيد و با خود تكرار كنيد : " اقتدار بازگشت الهي را فرا مي خوانم. موهبتهاي گذشته و اكنونم به شيوه اي الهي به من باز مي گردند. اگر موهبتي حق الهيم باشد هنوز از آن من است و به شكلي مناسب به سويم باز مي گردد. موهبتهايم از دست نرفته اند. از راههاي حكيمانه ي خدا ديگر بار متجلي مي شوند. علاوه بر موهبتهاي گذشته، موهبتهاي اكنونم را نيز فرا مي خوانم. همه ي موهبتهاي اكنونم يكجا و بي درنگ ظاهر مي شوند. همه ي اين موهبتها را با آغوش باز مي پذيرم. هم اكنون همه ي موهبتهايم را دريافت مي كنم :والاترين موهبتهاي ذهن و تن و امورم را! همه ي موهبتهاي گذشته و اكنونم ، اكنون به سيماي انبوهي از بركتهاي غني بر زندگيم مي بارند. اكنون لحظه ي توفيق الهي است. اكنون به موهبتهاي فراوان و بيكرانم خوشامد مي گويم. از به آغوش كشيدن اين همه موهبت و شادماني به وجد مي آيم. صميمانه بازگشت الهي را در ذهن و تن و امورم سپاس مي گزارم و شادمانه مي آسايم! "

 

خوب! ما بازگشت الهي را هم بررسي كرديم. حالا می ریم سراغ قانون بعدی قانون توانگري.

 

قانون 18 توانگري : چشم دل بگشا تا دريافت كني!

 

" پاندر " استاد بزرگ آموزش توانگري ، مي گويد : اگر سنجيده و آگاهانه به " دريافت " بينديشيد، سبب مي شود تا فنون توانگري اي كه آموختيد، به ثمر برسند.

 چرا بايد سنجيده و آگاهانه ذهنمان را به روي دريافت بگشاييم؟

زيرا بيشتر ما ذهنمان را محدود كرده ايم و در اين فرايند، راه تجلي موهبتمان را بند آورده ايم. زندگي محدود نشانه ي معنويت نيست. هر كس كه به زندگي محدود روي آورد، از هستي معنوي خود دور شده است.

دريافت يعني پذيرش! براي تجلي توانگري بايد نخست آن را ذهنا" بپذيريم. روانشناسان مي گويند هر چه را كه بتوانيم ذهنا" بپذيريم، مي توانيم به دست آوريم. بزرگترين راه دريافت اين است كه به جاي مقاومت ذهني، ذهنا" موهبت خود را بپذيريم.

 

بسياري از افراد با موهبت خود در ستيزند، چون مي پندارند كه نمي توانند آن را به دست بياورند يا شايد آن را نمي طلبند ، از آن رو تجلي آن را به تاخير مي اندازند يا راه آن را بند مي آورند. پس هنگامي كه قوانين توانگري را آموختيد، چشم دلتان را به روي بركت بيكراني كه ميراث شماست، بگشاييد .

 

تمرين _  براي گشودن چشم دل به روي دريافت ، هر روز تكرار كنيد : " با آغوش گشوده موهبتهايم را دريافت مي كنم. خواست خداست كه بركتهاي بيكرانش را به من بدهد. خواست من خواست خداست.پس مي خواهم كه همه ي موهبتهايم را، اكنون و اينجا، دريافت كنم. همه ي ثروتي را كه خدا برايم مقدر كرده است، اكنون دريافت مي كنم. اكنون سرشار از سلامت و شادماني، ثروت بيكرانم را به آغوش مي كشم! "

 

انديشه ي توانگرانه اغلب در شما و جهانتان دگرگونيهايي به وجود مي آورد ، دگرگونيهايي كه آمادگي و نيازش را داريد اما در برابرشان مقاومت مي ورزيد ، مگر اينكه بدانيد چه چيز در حال رخ دادن است.هنگامي كه چشم دلتان را به روي توانگري مي گشاييد، بايد بدانيد كه هر تغييري كه پديد آيد، در جهت خير و نيكوئيست. پس آرام بياسائيد و بگذاريد انديشه ي توانگرانه به كاملترين و عاليترين كار خود سرگرم باشد و زندگيتان را از نو بنا كند. دل و جرات به خرج بدهيد و چشم دلتان را به روي دريافت بگشاييد!

و اما آخرين قانون توانگري.

 

قانون 19 توانگري : خدا منشا توانگري است پس توانگري راستين را از او بخواهيد.

 

 

خدايا! كمكمان كن تا چشم دلمان را به روي دريافت بگشائيم! آمين!

https://telegram.me/a12and12

 

 
دوازده قدم ودوازده سنت ...
ما را در سایت دوازده قدم ودوازده سنت دنبال می کنید

برچسب : بازگشت الهی,بازگشت الهي,قانون بازگشت الهی, نویسنده : 12and12a بازدید : 245 تاريخ : يکشنبه 14 آذر 1395 ساعت: 4:45