برانگیزان چیست ؟
هر عاملی که باعث فکر مصرف مواد میشود را برانگیزان می گویند.
برانگیزانها به دو دسته تقسیم می شوند :
1- عوامل درونی : بطور مثال ( عصبانیت - گرسنگی - تنهایی - خستگی و .....)
2- عوامل بیرونی : بطور مثال ( دیدن وسایل مصرف - دیدن یا تماس با دوست مصرف کننده - یک آهنگ - روزهای خاص و.....)
می توانیم نمودار بالا را بصورت زیر تفسیر کنیم:
وقتی با برانگیزان مواجه می شویم و فکر مصرف در ذهنمان شروع می شود دو انتخاب در پیش رو داریم:
استفاده از کلماتی مانند انتخاب، این دیدگاه را در شنونده القاء می کند که مصرف کردن و مصرف نکردن مواد به انتخاب خود فرد است و بصورت اتوماتیک و به اجبار اتفاق نمی افتد.
استفاده از کلماتی مانند "می توانم" در کنار انتخاب، می تواند این دیدگاه را القاء کندکه اگر فرد همیشه انتخاب دوم را انجام داده است از این به بعد خواهد توانست انتخاب دیگری داشته باشد. چنین دیدگاهی به بالا رفتن خودکارآیی بیمار کمک می کند.
لازم است یادآوری کنیم که فکر مصرف تنها به این معنا نیست که بیمار به صحنه مصرف مواد فکر کند. وقتی که ذهن بیمار با هر قسمت از سبک زندگی گذشته ( سبک زندگی با مصرف مواد ) ارتباط پیدا می کند این هم می تواند به معنای فکر مصرف مواد باشد.
به عنوان مثال یکی از بیماران عنوان می کرد که فلان دوستم که اسمش امیر است برایم برانگیزان نیست. چون مرا به یاد مصرف مواد نمی اندازد بلکه با شنیدن اسمش دچار عذاب وجدان می شوم چون اولین کسی که شیشه را به او تعارف کرد من بودم!
ممکن است در نگاه اول شما هم تصور کنید که نام امیر برای این بیمار برانگیزان نیست ولی در نظر بگیرید که وقتی اسم امیر برده می شود مغز بیمار با مسایل مرتبط با مصرف شیشه، امیر را بخاطر می آورد. و به اینگونه ذهنش با مصرف مواد مرتبط می شود. پس این نیز فکر مصرف تلقی می شود.
این مثال ساده نشان می دهد که گاهی پیدا کردن و مشخص نمودن افکار مصرف می تواند برای بیمار و همچنین مشاور سخت باشد! پس تعجب نکیند وقتی می شنوید پیدا کردن فکر مصرف هم نیاز به تمرین و مهارت دارد.
وقتی بیمار به وجود افکار مصرف در ذهنش پی برد وقت اینست که با استفاده از تکنیک های توقف فکر، افکار مصرف را در ذهنش متوقف کند.
آیا واقعا می توان هر فکری را در ذهن متوقف کرد؟
بله می توان هر فکری را متوقف کرد، اگر باورتان نمی شود به کلمات زیر دقت کنید:
زرافه
دریا
گل آفتاب گردان
با دیدن یا شنیدن هر یک از اسامی بالا، تصویری از چیزی که نام برده ایم در کسری از ثانیه در ذهن شما تشکیل شد. شما در همان لحظه ای که مثلا تصویر یک زرافه در ذهنتان تشکیل شده بود به چیز دیگری غیر از زرافه فکر نمی کردید. پس فکرتان متوقف شد ولی مدت زمان توقف فکرتان خیلی خیلی کم بود؛ در حد مثلا یک دهم ثانیه ولی به هر حال فکرتان متوقف شد!
وقتی به کلمه دریا رسیدید تصویری از دریا در ذهنتان نقش بست و تصویر زرافه ناپدید شد و خواندن نام گل آفتابگردان باعث شد تصویر دریا ناپدید شود و تصویر گل آفتابگردان در ذهنتان شکل بگیرد. با شنیدن هر سه کلمه به اندازه سه دهم ثانیه فکرتان متوقف شد.
وقتی بیمار توانسته باشد با تکنیک های ساده حتی به اندازه یک دهم ثانیه فکر مصرف را در ذهنش متوقف کرده باشد به معنای آنست که درک کرده است فکر قدرتمند مصرف را می توان متوقف کرد حتی اگر به اندازه یک دهم ثانیه باشد.
بسیاری از بیماران وقتی با تکنیک های توقف فکر آشنا می شوند عنوان می کنند که بعدا از این تکنیک ها استفاده کرده اند ولی زیاد مؤثو واقع نشده است! مثلا یکی از بیماران می گفت: با دیدن یکی از دوستان قدیمی ام در اتوبوس فکر مصرف به سراغم آمد. وقتی فکرم را متوقف می کردم، فکر مصرف مانند پارازیتی قوی دوباره بر می گشت!
اگر به صحبت های این بیمار دقت کنیم متوجه می شویم ایشان در متوقف کردن فکر مصرف موفق بوده است ولی مدت زمان توقف فکرش خیلی کم بوده و به همین علت بصورت مکرر دچار فکر مصرف شده است. به نظر شما اشکال کار در کجاست؟
اشکال کار در اینست که مشاور بیمار فقط تکنیک توقف فکر را به بیمار یاد داده است ولی نتوانسته است نحوه بکار گیری آنرا به بیمار یاد دهد!
نکته طلایی در تکنیک های توقف فکر اینست که: به محض اینکه بیمار فکرش را متوقف کرد باید به موضوعی دیگر فکر کند و به اینصورت مسیر فکرش را نیز عوض کند. به همین خاطر بیمار باید موضوعات قشنگ و دست به نقدی را که دوست دارد همواره به آنها فکر کند به همراه خود داشته باشد. تا در چنین مواردی با فکر کردن به یکی از این موضوع ها مسیر فکرش را تغییر دهد.
پس اگر بیمار به محض توقف فکر مصرف، فکر جدیدی را شروع نکند تکنیک توقف فکر را بصورت کامل بکار نگرفته است و به این خاطر در کنترل فکرش موفق نخواهد بود.
چهار تکنیک زیر برای توقف فکر مورد بررسی قرار گرفته است :
بررسی هر تکنیک لازم است به بیمار یادآوری کنیم که این تکنیک ممکن است برایش کارآیی داشته باشد یا نداشته باشد. لازم است بیمار تکنیکی را انتخاب کند که برایش کارآیی داشته باشد و تصمیم گیری در این مورد با بیمار است.
وسوسه :
ميل به تجربه اثرات قبلي مصرف مواد وسوسه ناميده مي شود و بطور كلي وسوسه ميل بسيار قوي براي مصرف مجدد مواد است كه فشار زيادي بر فكر فرد مي گذارد . مشخصات وسوسه به شرح زير است :
1 - باعث تاثير بر خلق و تغيير رفتار بيمار مي شود .
2- در حالت وسوسه تمركز فرد و عملكردش ضعيف مي شود .
3-وسوسه ها گذرا هستند شدت و زمان آن به فرد و موقعيت او وابسته است .
4- به مرور زمان از تعداد و شدت وسوسه ها كاسته مي شود .
يادآورها و برانگيزاننده هاي وسوسه كدامند :
بعضي از وسوسه ها غير قابل پيش بيني و ناگهاني هستند يعني يك يادآور خاص باعث بروز آن نمي شود بلكه زنجيره اي از شرايط آن را بوجود مي آورد اين وسوسه ها از بدترين و سخت ترين ها هستند براي مقابله با آنها بايد نكاتي را مورد توجه قرار داد :
1- شماره تلفن افراد قابل اعتماد و دوستان بهبودي را در دسترس بيمار قرار دهيد .
2- بيمار را به شرکت در جلسات تشویق نمائيد .
3- مهارت نه گفتن به صورت قاطعانه را آموزش دهيد .
4- به ايجاد جسارت و خود باوري در بيمار كمك كنيد و به او كمك كنيد كه احساساتش را بشناسند و از آن به عنوان علامت هشدار دهنده استفاده كند .
5- از رفتن او به موقعيت هاي پر خطر اجتناب كنيد .
6- شرايط پر خطر را در حد امكان از او دور كنيد .
ین کانال مخصوص همه انجمن های دوازده قدمی است.
https://telegram.me/a12and12
برچسب : چرخه تولید تا مصرف برق, نویسنده : 12and12a بازدید : 180